روح الله سهرابی
پانزدهمین جلسه سینما روایت عصر امروز با نمایش فیلم سینمایی «خاکستر و برف» ساخته روحالله سهرابی و با حضور محمد احسانی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و کریمی مدیر طرح و برنامه شبکه دوم سیما در مؤسسه اسوه برگزار شد.
روحالله سهرابی در این نشست با اشاره به عدم اکران فیلم «خاکستر و برف» تا امروز گفت: یک سال و نیم بود که این فیلم را ندیده بودم و با توجه به حضور آقای احسانی در این نشست از ایشان خواهش میکنم تا شرایط اکران خاکستر و برف را فراهم کند.
وی افزود: ایده اولیه فیلم «خاکستر و برف» از مادران شهید علیاکبر جلوهای و شهید منصوری شکل گرفت و از آنها خواهش کردیم که به عنوان تبرک فیلم در آن حضور پیدا کنند.
* سهرابی: قبل از جشنواره مواردی به «خاکستر و برف» آسیب رساند
سهرابی عنوان کرد: قبل از جشنواره سی و یکم فیلم فجر کمی به فیلم آسیب رسید و مقداری هم در آن دست برده شد که به نظر من ضرورتی نداشت البته این فیلم دچار حواشی هم شد و چون در این فضا وارد جشنواره سیو یکم شد حواشی به وجود آمده این فیلم را دچار آسیب کرد.
وی ادامه داد: فیلمبرداری این اثر سینمایی در سردترین هوا و در سردترین روزهای زمستان انجام شد که اگر این کار به سرانجام خوبی که همان اکران است برسد اتفاق خوبی خواهد افتاد البته من در جریان اکران به صورت شخصی وارد نشدم و تهیهکننده اکران این فیلم را پیگیری میکرد.
بنابراین گزارش رامتین شهبازی منتقد سینما در ادامه این نشست درباره فیلم سینمایی «خاکستر و برف» گفت: من این فیلم را قبل از جشنواره دیده بودم و الان که در این جلسه این فیلم را دیدم نقاط قوت فیلم در ذهنم تقویت شد.
وی افزود: میتوان درباره این فیلم مثل هر فیلم اول دیگری از دو منظر صحبت کرد که یک منظر آن درونی و یک منظر بیرونی است.
شهبازی ادامه داد: اتفاقی که از خیلی قدیم در حوزه سینما به آن توجه میکردند این بود که یک فیلم چقدر ماده خام سینما در خود دارد و امروز بیش از پیش میتوان به این موضوع پرداخت چون تلویزیون در کنار مدیوم سینما قرار گرفته است.
شهبازی خاطر نشان کرد: متأسفانه سینمای امروز ما درگیر یک سرعت و راحت هضم بودن فیلم شدهایم. در اکثر اوقات دیده میشود که تلویزیون خیلی روی سینما تأثیر میگذارد تا اینکه ماده خام سینما از آن دور میشود.
این منتقد سینما تأکید کرد: متأسفانه برخی از سینماگران ما فکر نمیکنند که در سینمای ما چه اتفاقی میافتد.
* شهبازی: «خاکستر و برف» دارای ماده خام سینما است
شهبازی با اشاره به فیلم «خاکستر و برف» اظهار داشت: در نیمه دوم این فیلم شتاب زدگی دیده میشود البته فیلم «خاکستر و برف» ابتدا دارای همان ماده خام سینما است یعنی جنس شخصیتپردازی و ریتم مونتاژ به لحاظ زیباییشناسی نوید این را میدهد که با کارگردانی روبرو هستیم که میخواهد برای سینما فیلم بسازد.
شهبازی ادامه داد: وقتی ما در سینما درباره دریا حرف میزنیم که دریا گویی یک ناخودآگاه جمعی است و شخصیت احسان با بازی کامبیز دیرباز این ناخودآگاه برای دادن پیامی وارد فیلم میشود.
وی افزود: هر چقدر در فیلم رو به جلو میرویم وظیفه احسان در فیلم مبنی بر اینکه پیامی را برساند بیشتر میشود و گویا احسان میآید که پیامی را از جای دیگری منتقل میکند و به قول خودش اگر او این پیام را نرساند بنیاد شهید به وظیفه اداری خود برای انتقال خبر شهادت فرزند مادر شهید انجام میدهد.
شهبازی تصریح کرد: هر چقدر از ابتدا به سمت انتهای فیلم میرویم متریال سینما بیشتر دیده میشود و اگر شخصیت احسان را کنار شخصیت معلم با بازی قربان نجفی قرار دهیم شخصیت معلم سرعت خیلی بیشتری پیدا میکند.
وی ادامه داد: در ابتدای این فیلم معلم با زبانش زخم میزند ولی شخصیت احسان کماکان در هالهای از ابهام قرار دارد و هر چه بیشتر جلو میرویم فیلم ریتم تندتری پیدا میکند و ریتم شهری وارد کار میشود.
این منتقد سینما در ادامه صحبتهایش خاطر نشان کرد: خوبی فیلم خاکستر و برف این است که من از ابتدا با یک تلهفیلم مواجه نبودم و در آغاز فیلم مکثها و تفسیرپردازی کمک میکند که این اتفاق نیفتد.
* سهرابی: تهیه کنندهای که ۹۰ درصد پای یک فیلم دفاع مقدس بایستد از انگشتان یک دست کمتر است
بنا بر این گزارش سهرابی در پاسخ به سؤال محسن یزدی مجری این برنامه مبنی بر اینکه شما در این فیلم چقدر به مخاطب توجه کرده بودید، گفت: ما در این بحث مؤلفههایی داریم که یکی از آنها انتخاب بازیگر است که من سعی کردم این مؤلفه را نسبت به بودجهای که در اختیار داشتیم در فیلمم رعایت کنم البته درام فیلمنامه نیز از مؤلفههایی است که میتواند فیلم را قصهمند معرفی کند و ما هم از همان ابتدا با این نیت وارد شدیم.
وی افزود: به روز بودن موضوع اثر هم از دیگر نکاتی است که ما سعی کردیم به این سمت برویم. استفاده از المانهای دیگر از جمله زیباییهای بصری فیلم که بعد از جشنواره در اکران خصوصی فیلم دوستان هم به این زیباییهای بصری اشاره کردند.
سهرابی ادامه داد: وقتی تهیه کننده خصوصی وارد کار میشود من باید بدانم که آیا میتوانم از عهده این تهیهکننده خصوصی بربیایم، اگر تهیهکنندهای را اسم ببرید که ۹۰ درصد یک فیلم دفاع مقدسی را متقبل شده است از تعداد انگشتان یک دست کمتر است.
وی با اشاره به اکران فیلم خاکستر و برف تأکید کرد: من توقع داشتم فیلمم در همان دولت قبلی که ساخته شد در همان دولت هم اکران میشد، چطور میشود فیلمی بسیار سخیف به محض پایان جشنواره در عید نوروز اکران میشود اما پس از گذشت دو سال هنوز تکلیف خاکستر و برف مشخص نیست.
قائم مقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس اظهار داشت: من اعتقادم بر این است که اگر یک مادر شهید در کشور مانده باشد باز هم جا دارد برای او فیلم ساخت.
وی افزود: من خبر دارم فیلمهای مهمتر از خاکستر و برف پشت در اکران میماند ولی از این طرف فیلمهایی اکران میشود که با دیدن آنها احساس میکنیم که در کلمبیا زندگی میکنیم.
سهرابی در ادامه با اشاره به حمایت انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس از فیلم خاکستر و برف تأکید کرد: از فیلم خاکستر و برف در ابتدا ۱۰ تا ۱۵ درصد و بعد از اینکه کار را دیدند و پسندیدند ۲۵ درصد از آن حمایت کردند.
وی افزود: وقتی تهیه کنندهای ۷۰ درصد تولید یک فیلم سینمایی را به دوش میکشید وزیر ارشاد دولت قبلی هم این فیلم را در دست میگیرد و در صحن علنی مجلس حاضر میشود و از آن به عنوان افتخار در دولت خود یاد میکند اما آیا از فیلمی که در صحن علنی مجلس اسم برده میشود نباید یک هزار تومانی حمایت کرد، اینها همه درد است.
سهرابی تصریح کرد: به نظر من در عرصه فیلمسازی بیش از آنکه فیلمساز باشی باید ساز و کارهایی را آموخته باشی که خودش دارای یک قصه مفصل است.
وی ادامه داد: البته در این فیلم کمی به مشکل ممیزی خوردیم که به نظرم وجودش در فیلم مشکلی ایجاد نمیکرد اما به امید خدا برطرف شد.
بنابر این گزارش، رامتین شهبازی در ادامه این نشست درباره مخاطب در سینما عنوان کرد: قطعا مخاطب مهمترین مقوله در سینما است. بعضی از دوستان شاید بخواهند برای دل خود فیلم بسازند و شاید فکر کنند شاهکار ساختند و راحت هم فیلم خود را اکران کنند اما آیا این فیلم سودی دارد؟!
وی افزود: مخاطب سینمای ایران کمی عجیب است و بارها شده که ما منتقدان بین خودمان بعد از تماشای فیلمی گفتهایم که این فیلم قطعا به فروش بالایی دست پیدا میکند اما این اتفاق نیفتاده است.
شهبازی ادامه داد: اصولا سینما و تئاتر در ایران امری وارداتی است به خاطر همین پیدا کردن مؤلفههای آن کمی سخت به نظر میرسد ولی در آن طرف آب توانستند در این زمینه جامعه آماری را برای خودشان ترسیم کنند.
این منتقد سینما تأکید کرد: همیشه دغدغه من این بوده که چرا یک پژوهشکده سینمایی درست و حسابی نداریم که این تقصیر یک مدیر خاص نیست چون سطح روحیه پژوهشی ما پایین است و بارها دیده شده که دوستان دانشجو از ترم یک و دو دوست دارند دوربین به دست بگیرند.
شهبازی در ادامه با اشاره به فیلم سینمایی «خاکستر و برف» خاطر نشان کرد: خوبی این فیلم این است که کنشمحور است و در میان فیلم بین رویدادها فاصلهای دیده نمیشود.
وی با اشاره به شخصیت احسان با بازی کامبیز دیرباز در این فیلم گفت: احسان درگیر یک گفتمان خاص نیست و درگیر یک گفتمان کلان است که در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و احسان هم نماینده هم گفتمان است اما شخصیت ابراهیم با بازی قربان نجفی تلاش میکند تا گفتمانی مخالف گفتمان احسان را ایجاد کند به همین علت گذشت از چنین شخصیتی آسان نیست.
شهبازی تصریح کرد: یکی از راههای جذب مخاطب در سینما، درگیر کردن مخاطب با رویداد است که میتوان بدون ابتذال به آن دست پیدا کرد.
وی در ادامه با اشاره به فروش میلیاردی بعضی از فیلمهایی که در برخی رسانهها از آن یاد میشود، گفت: فیلمی که به باشگاه میلیاردیها میپیوندد باید دو برابر فروش آن را هزینه کرد تا بتوان به فرهنگ قبلی بازگشت.
شهبازی گفت: تئاتر و سینما یک پدیده ترجمه شده است که به ایران وارد شده و من اگر به دانشجو نمایشنامه غربی درس میدهم باید بتوانم با توجه به مبانی همان کشور تدریس کنم. در کشور ما دیده میشود که همایش تئاتر سنتی و آیینی و نشانهشناسی برگزار میشود اما یک دانشجو در آنجا نمیبینیم که پای آن مباحث بنشیند.
این منتقد سینما در پایان این نشست اظهار داشت: فیلم سینمایی «خاکستر و برف» به عنوان اولین تجربه سینمایی برای سهرابی تجربه خوبی بود البته آقای سهرابی فیلمساز خوبی هستند کما اینکه ما خیلی از فیلمها را میبینیم که ژانر آنها دفاع مقدس نیست و در حوزههای اجتماعی بحث میکنند و درگیر ایدئولوژی هستند.
محسن یزدی در ادامه صحبتهای شهبازی گفت: اینکه فیلمی بد است یا خوب بحث کارشناسی می طلبد اما وقتی فیلمی خوب میفروشد و اسباب رونق سینماها را موجب میشود و باعث میشود چند سینمای مخروبه جان دوباره ای بگیرند و اشتغال ایجاد شود فی نفسه اقدامی مثبت رخ داده است. بد نیست در کنار شمردن آسیبهای فرهنگی از این بگوییم که چطور میشود فیلمی ساخت که همه استانداردهای فرهنگی را ارتقا دهد و هم مخاطب داشته باشد.
پایان بخش نشست همراه بود با صحبتهای سهرابی که از امیدواری اش برای اکران «خاکستر و برف» سخن گفت.
گزارش فارس حاکی است، محمد احسانی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و مهدی کریمی مدیر طرح و برنامه شبکه دو سیما در پانزدهمین جلسه سینما روایت حضور یافتند.
روح الله سهرابی قائم مقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در پی شهادت سردار همدانی در یادداشتی بیان کرد که نام سردار همدانی هنوز کابوس فراموش نشدنى روبَه صفتان است.
به گزارش خبرگزاری مهر، روح الله سهرابى قائم مقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و کارگردان سینما براى سردار شهید همدانى که در سوریه به شهادت رسید یادداشتی را به نگارش درآورده که در آن بیان کرده است نام سردار همدانی یادآور دورانی سرشار از دفاعی سخت است.
این یادداشت را در زیر می خوانید:
«به فراموشى ات عادت نخواهیم کرد… دلتنگى اما حکایت دیگرى ست…
سردار سرافراز وطنم، شهادت غریبانه ات قلب ملتى را به درد آورد. ملتى که تو را آسان به دست نیاورده بود. البته که آسان هم از دست نداد.
هنوز نامت کابوس فراموش نشدنى روبَه صفتانى است که شوکت پوشالى شان تنها و تنها زنان و کودکان بى دفاع سرزمینى خسته از ظلم را نشانه رفته است. نامت، هنوز مى تواند خواب شیطان صفتان سنگدل را آشفته سازد. نامت هنوز امنیت خاطرى است براى همه آنان که امنیتشان به تاراج رفته است.
نامت همواره یادآور دورانى است که سرشار بود از دفاع. دفاعى سخت. سخت و مقدس. نامت آن سال ها هم نامى بود، وقتى براى سرت جایزه مى گذاشتند…
سردار روزهاى سخت دفاع، سال هاى سال است تو را مى شناسم… نه من، که همه ایران تو را مى شناسند… بیشتر از ما اما در آن سوى مرزها کودکانى تو را مى شناسند که سوغات شبشان وحشت و سرگرمى روزشان آتش است و بیشتر از مردم مظلوم بى دفاع، در و دیوار حرم پیامآور کربلاست که تو را مى شناسد… آنجاکه هنوز یاد حضورت کافى ست تا ددمنشان ناامیدانه آرزوى رسیدن به آن را به گور ببرند.
سردار پرابهت وطنم، صلابت نام و نجابت نگاهت، هنوز برایمان تازه است… تازه و عجیب… عجیب و باورنکردنى! یاد همه روزها و شب هایى بخیر که سپاه ایران، هنوز «تو» را داشت…
سردار خستگى ناپذیر ایران عزیز، دل همه ایران برایت تنگ مى شود… دل مردمان مظلوم و تنهاى سوریه و عراق و یمن بیشتر حتی…! باورکن، سردار شجاع کشورم… به فراموشى ات عادت نخواهیم کرد… دلتنگى اما حکایت دیگرى است…»
منبع : http://mehrmihan.ir/rohola-sohrabi/
مطالب جالب دیگر
- ۹۵/۱۲/۰۸