اصولاً جنگهایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده میشود، بهعنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق میکنند. بنابراین شاخصهی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.»
در واقع تعریف علمی جنگ نرم عبارت است از «استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن به منظور تاثیرگذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوههایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود».
بنابراین جنگ نرم را میتوان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهای دانست که جامعه را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا میدارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانهای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و… از اشکال جنگ نرم است.
نقش رسانه ها در جنگ نرم
نقش رسانه ها در جنگ نرم تا آنجا است که بعضی جنگ نرم را به جنگ رسانه ای (media war) تعریف کردهاند.ظهور اینترنت، ماهواره ها، بنگاه های بزرگ خبری، روزنامه ها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، ایمیل، موبایل زمینه ارتباط مستقیم، تأثیرگذار، سریع و تقریباً غیر قابل کنترل با عموم مخاطبان را فراهم کرده است.
این ابزار و ادوات اقتداری به غربیان، به عنوان مبتکران و طراحان آنها، داده است که بتوانند افکار عمومی مردم در سراسر دنیا را تحت تأثیر خود قرار دهند. از طریق تولید نرم افزارها و سخت افزارهای خاصی که فن آوری های بالای آنها را در اختیار دارند به راحتی می توانند در نهانخانه افکار و ارتباطات اجتماعی و نگاه های سیاسی تک تک افراد نفوذ کنند.
بنگاه های خبری رویترز، اسوشیتدپرس، یونایتدپرس و فرانس پرس بیش از ۵۵ هزار دفتر در سراسر جهان دارند و روزانه بیش از ۵۵ میلیون کلمه به ۱۹۲ کشور جهان مخابره می کنند و بیش از ۸۵ درصد اطلاعات و اخباری که در دنیا پخش می شود ساخته و پرداخته همین چهار غول خبری است.
و بیش از دوازده هزار روزنامه و مجله در سراسر دنیا از همین چهار غول خبری تغذیه می شوند. بخش برون مرزی بی. بی. سی در حال حاضر به ۳۸ زبان دنیا روزانه برنامه پخش می کند. بخش برون مرزی صدای آمریکا نیز در ۱۷۵ کشور و به ۴۵ زبان دنیا برنامه پخش می کند.
در گزارش کمیته خطر جاری: [برخی از اعضای آن: جروج شولتز (وزیر دولت ریگان)؛ جان لیبرمن (سناتور دموکرات)؛ جان کین (سناتور جمهوری خواه)؛ جورج تنت (از مدیران سیا)؛ جوزف بایدن؛ مایکل لدین؛ مادلین آلبرایت؛ مارک پالمر؛ کاندولیزا رایس؛]
« باید شبکه های متعدد رادیویی و تلویزیونی برای ایرانیان تدارک دید و پیام های خود را با پیشرفته ترین تکنولوژی روز دنیا به دست مردم ایران برسانیم.»
تاکتیک های جنگ نرم در رسانههای غربی :
۱- برچسب زدن: مانند تروریسم – بنیادگرایی– حقوق بشر
۲- تلطیف و تنویر:از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمهای پر فضیلت) استفاده میشود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.
۳-استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریانهایی که مورد احترام تودههای عمومی مردم هستند تاکتیک انتقال نامیده میشود. در این تاکتیک از ابزارهای گوناگون از جمله طنز، کاریکاتور، داستان کوتاه، شعر و موسیقی و… استفاده میشود.
۴- تصدیق: حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و…) و گروههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده میشود.
۵- شایعه: هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت میتواند باشد (تاکتیک تسطیح در شایعهسازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هر چقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و«مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش مییابد.
۶- کلی گویی:تاکتیک کلی گویی، تاکتیکی است که سعی میشود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و در رابطه با هسته مرکزی پیام، حساسیت نداشته و آن را بدون بررسی و کنکاش بپذیرد که به همین دلیل برخی این تاکتیک را «بی حس سازی مغزی» نیز مینامند.
۷- دروغ بزرگ:بدین معنی که پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می کنند و مدام بر «طبل تکرار» می کوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب کند.
۸- پاره حقیقت گویی:بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمیکنند. خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن، به شکل کامل مطرح شوند.
در تاکتیک «پاره حقیقت گویی» حذف یکی از عناصر به عمد صورت میگیرد و بیشتر اوقات عنصر«چرا» حذف میشود.
۹- انسانیت زدایی و اهریمن سازی:در این تاکتیک با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و… به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب میپردازند.
۱۰- ارائه پیشگوییهای فاجعه آمیز:ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور و فاجعه آمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاکتیک تعریف میشود که شعار «تغییر» نیز در این رابطه از سوی یکی از نامزدها پیگیری میشد.
۱۱- قطره چکانی: اطلاعات و اخبار در زمانهای گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نامنظم در اختیار مخاطب قرار میگیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.
۱۲- حذف (سانسور): در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام میپردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق میشود.
۱۳- جاذبههای جنسی:استفاده از نمادها و «مانکن ها» و همچنین از گویندگان خبری با ظاهری فریبنده ضمن جذب مخاطب، موجب ارتقاء سطح اثرپذیری پیام و غفلت از هسته مرکزی و ادبیات آن میشود.
۱۴- ماساژ پیام:پیام با انواع تاکتیکها ماساژ داده میشود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.
۱۵- ایجاد تفرقه و تضاد: مهمترین هدف این تاکتیک، ایجاد گسست بین مردم و نظام سیاسی است که باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم نسبت به پذیرش رژیم سیاسی میشود.
این تاکتیک به شدت مورد توجه بنگاههای خبرپراکنی و استکبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و در چند ماهه اخیر بر شدت بهرهگیری از آن افزودهاند.
۱۶-ترور شخصیت:در زمانی که نمیتوان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانهای و انواع تاکتیکها به ترور شخصیت میپردازند.
۱۷- تکرار:برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی میکنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.
۱۸- توسل به ترس و ایجاد رعب:متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء میکنند که خطرات و صدمههای احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آیندهای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم میکنند.
۱۹- مبالغه:با اغراق و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده میکنند.
۲۰- مغالطه: شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه، شخص یا محصول ارائه داد.
متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان میدانند. این روش، انتخاب استدلالها یا شواهدی است که یک نظر را تایید میکند و چشم پوشی از استدلالها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمیکند.
راهکارهای رسانههای داخلی در مقابله با جنگ نرم رسانههای غربی:
۱- باورپذیری جنگ نرم و تلاش در راستای خروج از وضعیت انفعالی
۲- هوشیاری و شناسایی تکنیکهای جنگ نرم و معرفی ماهیت آن توسط رسانههای داخلی
۳- تلاش برای ایجاد وحدت، همبستگی و همگرایی بیشتر رسانههای داخلی
۴- همکاری و هماهنگی رسانههای داخلی در انتقال و انعکاس حرفهای اساسی نظام
۵- وحدت کلمه در منافع ملی و مصالح نظام
۶- موضعگیری و اقدام به موقع و یکپارچه در مقابله با جنگ نرم
۷- فرصت سازی از موقعیت بوجود آمده علیه طراحان جنگ نرم
۸- تکرار و پافشاری بر حقه و ترفندهای جنگ نرم
۹- تمرکز و افشای جنگ نرم قبل از شروع آن
۱۰- قدرت نمایی رسانههای داخلی در مقابله با هجمه خبری جنگ نرم
۱۱- افزایش قدرت نفوذ رسانههای داخلی بر فضای خارج از کشور
۱۲- تلاش گسترده برای اثرگذاری بیشتر در داخل کشور
۱۳- بسترسازی برای آگاهی بخشیدن مخاطبان اصلی جنگ نرم
۱۴- پرهیز از انحراف و یا جو زدگی رسانههای داخلی در مقابله با بحرانهای زودگذر
۱۵- بررسی کارکردهای رسانههای نوین در خصوص جنگ نرم
منبع:http://mehrmihan.ir/role-of-the-media-in-war/
مطالب جالب دیگر
- ۹۶/۰۱/۱۳